در فصل بهاران زمزمه ی جویباران در دل گشت و صحرا طنین انداز گشته و با عبور خود فرشی
از سبزه و چمن در پهنای زمین می گستراند و لبخند شکوفه ها بر روی درختان نمایان می گردد
و آوای بلبل حزین از گوشه و کنار باغ به گوش میرسد .
به دنبالش گرمای تابستان دلهای سرد و افسرده را گرم کرده و با شعله های عشق حقیقی
آشنا می سازد اما فریاد از آن روزی که باد سرد پاییزی وزیدن گرفته و در غروبی سرخ و خونین
با خورشید طعم وداعی تلخ را می چشیم و ابر های رنگ پریده را میبینم که در آخرین لحظاتی
که خورشید پرتوهای زرینش را به موجودات می تاباند اطراف او حلقه زده تا شاید مقداری از آن
مهر و عطوفت را و گرمی را از آن خود گردانند
و هنگامیکه عروس فصلها چادر سفید و نقره فام خود را بر روی زمین پهن کرده تا جذابیت خود را
عرضه نماید و بر دیگر فصلهافخر بفروشدکه آری!پاک ترین و صمیمی ترین عشقها در من است
زیرا سپیدی نشانه ی پاکی و عشق حقیقی می باشد.
من و تو باید از این چهار عروس جواهرپوش یکی را انتخاب کرده و تا ابد همچون او باشیم. ولی آیا
به حقیقت کدامین بهتر است؟!
بهارسبزکه شادابی و طراوت را می آورد؟ یا تابستان که گرما و صمیمیت را؟ و پاییز که تلخی و
شیرینی وداع و سلام را می آموزد؟ یازمستان را که پاکی و صداقت را نوید می دهد؟!!!
موضوعات مرتبط: نکتــــــــه ها وپنــــــــــــدهانگاه هــــا ونظـــــرها(برگزیده هـــا)
برچسبها: کدامین فصل؟