tml> کاربر گرامی ســلام : برای شادی روح برادران جوانم(نعمت و مسعود رحیـــم زاده)وخواهر جوان سفر کرده ام سمیه رحیم زاده صلواتی عنایت بفرماtext describing the image دلم می خواهد که بنویسم

دلم می خواهد که بنویسم
 بنویسم برای قلبی که شکست...
ودستی که دیگرتوان نوشتن ندارد...
و ذهنی که دیگر یارای فکر کردن نداشت...
بنویسم
ازسرابی که همه هستی ام را به یغما برد...
و از طوفانی که خانه آرزوهایم راویران ساخت...
خانه ای که خراب شد کاخ آرزوهایم بود...
بنویسم
ازبغض..
ازسکوت..
ازهرآنچه باید بشکند..
و شکسته شد .....
و هنر هیچ بند زنی آن را بند نزد....
بنویسم
از دردهای التیام نیافته...
ازبغض های بی صداشکسته...
از خفقان در گلو مانده .....
بنویسم
ازتنهایی...
از خودم بنویسم

ولی افسوس که نه قلم یاری می کند

نه ذهنم به یاد می آورد

نه انگشتانم یارای رقصاندن قلم


موضوعات مرتبط: نکتــــــــه ها وپنــــــــــــدهاروایات وداستـــــــان ها
برچسب‌ها: دلم می خواهد که بنویسم

تاريخ : پنج شنبه 4 خرداد 1396 | 12:21 | نویسنده : نبی رحیم زاده |

.: Weblog Themes By SlideTheme :.